کلاس زبان
سلام دختر گلم بازم دیر اومدم برات بنویسم اول از همه اینکه بالاخره همت کردم و ثبت نامت کردم کلاس زبان قربونت برم با چه ذوق و شوقی رفتی اول خوب بود با بچه ها نشسته بودی و برام حرف میزدی بعد که مربی ات اومد و من اومدم بیرون از کلاس شروع کردی گریه کردن عزیزم قربون اشکات برم بعد اومدم توی کلاست پیشت با خودم گفتم چون تقریبا یکسال از همه کوچیکتری نمیشینی تو کلاس و ناراحت شدم بعد مربی تون شروع کرد صحبت کردن باهاتون به قول خانمتون نه به گریه اول کلاست نه به بعدش هیچ کسی جواب سوالای مربی رو نمیداد جز شما شعر هم که میخوند همه سایلنت بودن فقط شما باهاش میخوندی عزیزم که خانمتون چند بار گفت بچه ها مثل نازنین زهرا جواب بدین و کلی من...
نویسنده :
مامانی
10:08