نازنین زهرانازنین زهرا، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 30 روز سن داره

شیطونی های نازنین زهرا

کلاس زبان

سلام دختر گلم بازم دیر اومدم برات بنویسم اول از همه اینکه بالاخره همت کردم و ثبت نامت کردم کلاس زبان قربونت برم با چه ذوق و شوقی رفتی اول خوب بود با بچه ها نشسته بودی و برام حرف میزدی بعد که مربی ات اومد و من اومدم بیرون از کلاس شروع کردی گریه کردن عزیزم قربون اشکات برم بعد اومدم توی کلاست پیشت با خودم گفتم چون تقریبا یکسال از همه کوچیکتری نمیشینی تو کلاس و ناراحت شدم بعد مربی تون شروع کرد صحبت کردن باهاتون به قول خانمتون نه به گریه اول کلاست نه به بعدش هیچ کسی جواب سوالای مربی رو نمیداد جز شما شعر هم که میخوند همه سایلنت بودن فقط شما  باهاش میخوندی عزیزم  که خانمتون چند بار گفت بچه ها مثل نازنین زهرا جواب بدین و کلی من...
31 خرداد 1393

دخملیا

سلام عسلم دختر گلم این چند روز حسابی مشغول شما دوتا بودم یه وقتایی واقعا کم میارم در مقابلتون یکم هرد مریض بودین و بابا هم شبا نبود خیلی بهونه میگرفتین منم هر کار میکردم گریه تو مخصوصا بند نمیومد منم آهنگ هایی که باباجون براتون دانلود کرده بود رو میزاشتم با تبلتت و شما هم میگفتی با هر آهنگ یه بازی کنیم دو سه تا شعرها رو هم حفظ کردی مثلا با شعر آقا خرگوشه گرگم به هوا میکردیم و کلی کیف میکردی البته تمام مدت رو تخت ات بودی و پایین یا به قول خودت پایون نمیومدی نخورمت دیروزم خیلی بهونه بیرون رفتن رو میگرفتی اونم ساعت دو ظهر توی اوج گرما منم یهویی جو گرفتم و وسایل بادی اتون رو بعد دو سه سال رو کردم و شکر خدا چن ساعتی مشغول شدین بابا...
11 خرداد 1393

سوتی

سلام عسلم اول  دو سه تا سوتی هاتو بگم و برم سراغ بقیه نوشتنیا اول اینکه چند روز پیش داشتم موهاتو برس میکشیدم بریم تولد سید حسن برگشتی میگی مامان بس کن گفتم اگر میخواهی خوشگل بشی باید تحمل کنی برگشتی میگی : من هیچ همیتی !!! به تو و کارات نمیدم مامان خخخخ میگم چی میگی همیت بتو همیییییت نمیدم بعله به من اهمیت نمیدی اونم به لهجه خودت فسقلی چند روز پیش رفتیم برا سید حسن کادو بخریم توراه برگشت کلی بهت گفتم به کسی نگی کادو چی گرفتیم تا همه سورپریز بشن بعد که اومدیم میگی برم بالا رفتی و بعد چند دیقه اومدی میگی مامان جون و باباجون و عمه رو سورپریز کردم سوتی دیگت که دیگه بهش عادت کردیم هر کارت میکنیم به تبلت میگی لب تاب هی میگی لب تابمو...
2 خرداد 1393
1